مروری بر مطالب گذشته وبلاگ
امام حسین(ع) انسان قدرتمندی بودند و این قدرت نه از جانب مردم بلکه از طرف خداوند متعال به ایشان داده شده بود. قدرتی که خدا به انسان میدهد به هیچوجه از بین نمیرود که البته این باز به اراده خودمان بستگی دارد که از این قدرت در چه راهی استفاده کنیم.
اما قدرتی که از جانب مردم بدست بیاید با اراده مستقیم آنها از بین میرود.
در زندگی امامان میبینیم که هیچ کدام از آنها از این قدرت به نفع خودشان استفاده نکردند حتی اراده خودشان را تابع اراده خداوند متعال کردند.
در واقعه عاشورا امام حسین(ع) با وجود هزاران فرشته و جن به تنهایی جنگیدن و از هیچکدام از آنها کمکی درخواست نکردند در حالی که با یک اشاره ایشان همه فرشتگان و جنیان به کمک ایشان میآمدند. اما اگر ما در آن موقعیت جای امام حسین(ع) بودیم چه میکردیم؟؟؟
یزید قدرتش را از طریق مردم(جاهل) بدست آورده بود و خیلی زود با سخنرانی امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) قدرت و مکنت خود را از دست داد.
البته قدرت داشتن آن هم از جانب مردم خوب است به شرطی که ما خدایی فکر کنیم. امام علی(ع) بعد خلافت ابوبکر و عمر وعثمان به خلافت رسیدند. این خلافت از طرف مردم درخواست شد (بماند که مردم کوفه دیر بیدار شدند ودیر به فکر امامشان(ع) افتادند) اما در هر صورت امام علی(ع) از این مقام و قدرت به نحو احسنت استفاده کردند و حکومت اسلامی ایده آلی تشکیل دادند.
حال اگراین قدرتها بدست من و شما باشد چه میکنیم؟؟؟؟ به نفع خودمان کار میکنیم یا دیگران؟؟؟ لزومی ندارد قدرت اداره کردن حکومتی باشد؛ همین قدرتهای پیش و پا افتاده هم کافیست تا ما بتوانیم خودمان را نشان بدهیم.
خیلی از قدرتهایی که ما داریم خیلی کوچک به نظر میرسد اما سوء استفاده از آن میتواند زندگی اشخاصی را تا مرحله نابودی بکشاند. همین غیبت کردن یا تهمت زدن به راحتی آبروی افرادی را ببرد. تا به حال چقدر زیرآب افرادی را که در حال جلو زدن از ما بودند را زدیم؟؟؟
امام حسین(ع) اینقدر بزرگوار بودند که شب عاشورا بیعت را از تمام یارانشان برداشتند تا مردم مجبور نشوند از ایشان اطاعت کنند.
امام حسین(ع) حتی به خاطر خدا و اسلام از خیلی چیزها گذشتند. تا به حال فکر کردید اگر امام حسین(ع) با یزید بیعت میکردند چه بر سر اسلام و مسلمین میآمد؟؟؟
این مطلب را دوست داشتم برای یکبار دیگر به خودم گوشزد کنم که امام حسین(ع) هم مانند من و شما یک انسان بود اما ما کجا و ایشان کجا. امام حسین(ع) با اراده خود، به کجا رسید و ما با اراده خودمان به کجا میرسیم...
درد دل...
این بار تصمیم گرفتم خیلی حرفهایی که تا الان در این وبلاگ نوشته شده را با هم مروری بکنیم و شایدم یه سری حرفهای جدید هم برای گفتن داشته باشم ...
داشتم فکر میکردم مطالبی که توی این وبلاگ نوشته شده را کسی تا به حال کامل خوانده؟؟؟(البته به جز خودم)
اولین مطلب وبلاگ در مورد عزاداری برای امام حسین(ع) بود...
اینکه وقتی ما در مجلس امام حسین(ع) هستیم برای مصائب و مشکلات ایشان و اصحابش اشک میریزیم یا برای مشکلات خودمان؛ وقتی مداح هنوز بسم الله را نگفته خیلیها از گریه غش میکنند یا آنچنان خودشان را میزنن که اعصاب کنار دستی به معنای واقعی له میشود(به ماند که آزار دیگران حقالناس است.)... واقعاً ما اینقدر امام حسین(ع) رامیشناسیم که تا روضه حضرت شروع میشود برای مشکلاتش گریه میکنیم؟؟؟؟
چرا ما تصمیم نداریم چند روز یا لااقل یه روز از عمرمون را فقط برای اماممان اشک بریزم یا حداقل به ایشان و قیامشان فکر کنیم؟؟؟
تا به حال فکر کردید امام حسین(ع) برای چه حاضر نشدند که با یزید بیعت کنند؟؟؟ برای اینکه ما یاد بگیریم چگونه از اسلاممان دفاع کنیم... و چقدر ما خوب الگو گرفتیم!!!!!!!!!!!!! (البته منظورم همه نیستند.)
به نظر من امام حسین(ع) از ما می خواهند که طبق حرف خدا پیش بریم و در مقابل حرف خدا مقاومت نکنیم، اینجوری بیشتر خوشحال میشوند.
کاش ما آدمها باور میکردیم که خدا جز خوبی ما چیز دیگری نمیخواهد وقتی میفرماید گناه کبیره نکنید به خاطر خودمان میفرماید. تا به حال چقدر به خاطر مواردی که به حرف خدا گوش ندادیم ضرر کردیم؟ اگه چشمهایمان را باز کنیم خیلی ضررها جبرانناپذیرند... (البته اگر چشمهایمان را باز کنیم.) یکی از این گناهان دروغ است که ما اصلاً آن را عیب نمیبینیم اما بیشتر مشکلات ما از همین دروغ گفتن سرچشمه میگیرد. چرا باید کار اشتباهی کنیم که برای جبران و پوشاندن آن دروغ بگوییم؟؟ و چقدر پیش آمده که به خاطر یک دروغ مجبور شدیم چند دروغ دیگر هم بگوییم و وای به روزی که دروغهایمان فراموشمان شود(دروغگو فراموشکار است) و یا رسوا شویم. دیگر آن موقع است که نمیشود آب ریخته شده را جمع کرد و اعتبار و آبرویمان از بین میرود. نکته جالب اینجاست که ترک دروغ بسیار بسیار راحت و آرامشبخش است.
غیبت و دوبهمزنی و تهمت و... تمام اینها اجزایی از زندگی روزمره خیلی از ما آدمها شده است در حالی که ترک آنها بسیار راحتتر از انجام آنهاست. البته این در مورد تمام مسائل دینی ما وجود دارد. اگه خدا گفته رعایت حجاب برای خانمها واجب است اصلاً معنی آن محدود کردن زنها نیست. اتفاقاً حجاب به خانمها این امکان را میدهد که به چشم یک انسان به آنها نگاه شود. اگر در قرآن آمده که اختلاط زن و مرد نامحرم حرام است به این معنی نیست که در جامعه با هم کار نکنند. همه ما معنی این نوع اختلاط را میفهمیم من فکر میکنم دلیل حرام بودنش هم اینست که مانع پیشرفت میشود. در مورد قانونهایی خداوند گذاشته است اگر منطقی نگاه کنیم دلیلش واضح است اما ما نمیخواهیم ببینیم و فکر میکنیم خیلی از این قانونها برای 1400 سال پیش است. اما یادمان باشد خدایی که ما را خلق کرده از ازل تا ابد همه چیز را میداند.
خندهدارترین قسمت زندگی بعضی از ما آدمها جایی است که فکر میکنیم اگر پول داشته باشیم پس حتماً یک جای زندگیمان مشکل دارد اما کاش میدانستیم که امام حسین(ع) از نظر مالی انسانی غنی بودند و قبل از واقعه کربلا تمام زمینها کربلا را خریداری کردند... بسیاری از مشکلات مالی مردم را حل و فصل میکردند...
تا به حال چند بار در اتوبوس و مترو جای خود را به افراد مسنتر دادهایم و یا اگر بار سنگینی را حمل میکردند کمکشان کردیم؟ در حالی که کمک و احترام به بزرگترها از واجبات دین ما است.
در آخر اگر میخواهیم امام حسین(ع) را بهتر بشناسیم، بهتر است در زندگی ایشان بیشتر تحقیق کنیم...
چند کتاب مفید برای مطالعه :
شیعه در اسلام نوشته علامه طباطبایی(کتاب بسیار جالبی است در مورد امامان(ع) هم مطالب جذابی دارد.)
سیره پیشوایان نوشته مهدی پیشوایی(البته من هنوز موفق به خواندن این کتاب نشدم ولی تعریفش را شنیدم ولی سعی دارم به زودی خواندن آنرا شروع کنم.)
حماسه حسینی نوشته مرتضی مطهری(البته من هنوز موفق به خواندن این کتاب نشدم ولی تعریفش را شنیدم)
یک سیدی ... دین و دنیا از مجموعه سخنرانیهای استاد پناهیان(این سیدی خیلی آموزنده است.)
التماس دعا