سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از محبوب ترینِ کارها نزد خداوند متعال، زیارت آرامگاه حسین علیه السلام است . [امام صادق علیه السلام]

و خدایی که در این نزدیکیست ...


 

ملحق شدن سر امام حسین(علیه السلام) به جسد مطهرش پس از چهل روز

                                            

آنچه مشهور میان شیعه امامیه است که سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را به جسد مطهرشان ملحق کرده اند و آن کار را امام سجاد(علیه السلام) بعد از چهل روز از شهادت شهدای کربلا با  اهل بیت(علیهم السلام) به کربلا آورده و ملحق نموده اند و این آمدن به طریق عادی بوده است نه به روش طی الارض.

منبع: رموز اسرارآمیز عدد چهل (نوشته: محسن آشتیانی)



مریم محمدی ::: دوشنبه 86/11/8::: ساعت 9:0 صبح


 نماز و امام حسین (ع)

 

                     

 اگر قرآن در آغاز بزرگ ترین سوره ی خود (بقره ) می فرماید: (الّذین یؤمنون بالغیب و یقیمون الصلوه) و همچنین در کوچک ترین سوره ی خود (کوثر) از نماز سخن به میان می آورد، امام حسین (ع) آن را اقامه می نماید. ((اشهد انّک قد اقمت الصلوه)) .
اگر قرآن می فرماید: (و ارکعوا مع الراکعین ) ، امام حسین (ع) نماز را با جماعت آن هم در برابر صفوف دشمن برگزار می کند.
اگر قرآن نحوه ی اقامه نماز در میدان جنگ را به پیامبر (ص ) آموزش می دهد; (و اذا کنت فیهم فاقمت لهم الصلوه فلتقم طائفه منهم معک ...) ، امام حسین (ع) در میدان جنگ نماز را اقامه می فرماید.
اگر قرآن نماز را به عنوان یک منبع انرژی زای غیبی معرّفی و مؤمنان را امر به استعانت از آن می فرماید: (استعینوا بالصبر و الصلوه) ، امام حسین (ع) نیز در بحبوحه ی جنگ و مشکلات آن ، از نماز استعانت می جوید.
اگر قرآن اقامه ی نماز را در اوّل وقت سفارش می فرماید; (اقم الصلوه لدلوک الشمس ) ، امام حسین (ع) نماز ظهر عاشورا را در اوّل وقت اقامه فرمودند.
اگر حضرت عیسای مسیح (ع) تا زمانی که نفس دارند، مأمور به اقامه نماز شده اند; ( و اوصانی بالصلوه و الزکوه ما دمت حیّا ، امام حسین (ع) نیز تا آخرین لحظه همراه نماز است.
اگر قرآن از کسانی که تجارت آنها را از نماز غافل نمی سازد، ستایش می کند; (رجال لا تلهیهم تجاره و لا بیع عن ذکر اللّه و اقام الصلوه) ، راجع به امام حسین (ع) چه باید گفت که حتّی حفظ جان هم او را از نماز غافل نساخت .
امام حسین (ع) نه تنها خود نماز خواند که نمازهای نماز گزاران را نماز کرد. در حدیث می خوانیم : سه چیز موجب قبولی نماز است :.

حضور قلب ، نماز نافله و تربت سیدالشهدا.
امام حسین (ع) به خواهرش زینب (س) می فرماید: در نمازت به من دعا کن .
نماز باید در جامعه و علنی اقامه شود; (اقیموا الصلوه) و امام حسین (ع) با آنکه میتوانست در خیمه نماز بخواند و با اینکه نمازش شکسته بود، در مقابل جمعیت نماز بپا داشت .
هنگام اقامه ی نماز در ظهر عاشورا، 30 تیر به سوی حضرت رها شد، یعنی در برابر هر کلمه از حمد و رکوع و سجده تقریبا یک تیر به امام(ع) پرتاپ شد.
به راستی نماز چیست که در عصر تاسوعا هنگامی که به سید الشهدا (ع) پیشنهاد حمله می شود، حضرت طی چند نوبت گفتگو جنگ را یک روز به تأخیر می اندازند و می فرمایند: ((انّی احب ّ الصلوه)) و نفرمود: می خواهم نماز بخوانم ، بلکه فرمود: من نماز را دوست دارم . بسیاری از ما نماز می خوانیم ، ولی چقدر دوست داریم ؟
 زراره از امام صادق (ع) در باره کعبه پرسید: دهها سال است که هرگاه درباره ی حج و کعبه از شما سوال می کنم ، پاسخ جدیدی می دهید، علم شما به کجا متّصل است ؟ امام فرمودند: آیا می خواهی کعبه ای که هزاران سال قبل از آدم بوده با چند کلمه اسرارش تمام شود.
این در حالی است که کعبه و تمامی اسرار و رموز آن که امام به آن اشاره فرمودند، تنها قبله ی نماز است و قبله یکی از شرایط نماز.!!

امام حسین (ع) حاضر می شود تا بدن مبارکشان سوراخ سوراخ شود، ولی ارزش نماز شکسته نشود. سر مقدّس سید الشهدا بر روی نی قرآن می خواند، یعنی سر از بدن جدا می شود ولی سر و دل از قرآن جدا نمی شود.
عزادارن حسینی ! ظهر عاشورا در هر کجا هستید، به یاد امام حسین (ع) و آخرین نماز کربلای او، همراه با حضرت مهدی (عجل اللّه تعالی فرجه الشریف ) نماز ظهر عاشورا را باشکوه و با اخلاص بپا دارید.

 منبع: www.gharaati.net



مریم محمدی ::: یکشنبه 86/11/7::: ساعت 11:0 صبح


امروز می خواهم در مورد قیام عاشورا صحبت کنم. چرا امام حسین(ع) در روز 8 ذی الحجه، حج را نیمه کاره رها کرد ؟؟؟؟

                                    

      بیعت یک سنت عربى بود. معاویه از معاریف قوم براى یزید بیعت گرفته بود ولى متعرض حال امام حسین (علیه السلام) نشده و به آن حضرت تکلیف بیعت ننموده بود و بالخصوص به یزید وصیت کرده بود که اگر حسین بن على(علیه السلام) از بیعت وى سر باز زند پیگیرى نکند و با سکوت و اغماض بگذراند،زیرا پشت و روى مسئله را درست تصور کرده عواقب وخیم آن را مى‏دانست.

ولى یزید در اثر خودبینى و بى‏باکى که داشت،وصیت پدر را فراموش کرده،بى‏درنگ پس از درگذشت پدر به والى مدینه دستور داد که از امام حسین براى وى بیعت گیرد وگرنه سرش را به شام فرستد  !!

پس از آنکه والى مدینه در خواست یزید را به امام حسین (علیه السلام) ابلاغ کرد آن حضرت براى تفکر در اطراف قضیه مهلت گرفت و شبانه با خاندان خود به سوى مکه حرکت فرمود و به حرم خدا که در اسلام مأمن رسمى مى‏باشد پناهنده شد.

این واقعه در اواخر ماه رجب و اوایل ماه شعبان سال شصت هجرى بود و امام حسین (علیه السلام) تقریبا چهار ماه در شهر مکه در حال پناهندگى بسر برد و این خبر تدریجا در اقطار بلاد اسلامى منتشر شد.از یک سوى بسیارى از مردم که از بیدادگریهاى دوره معاویه دلخور بودند و خلافت یزید بر نارضایتیشان مى‏افزود با آن حضرت مراوده واظهار همدردى مى‏کردند و از یک سوى سیل نامه از عراق و بویژه از شهر کوفه به شهر مکه سرازیر مى‏شد و از آن حضرت مى‏خواستند که به عراق رفته و به پیشوایى و رهبرى جمعیت پرداخته براى بر انداختن بیداد و ستم قیام کند.و البته این جریان براى یزید خطرناک بود.

اقامت امام حسین (علیه السلام) در مکه،ادامه داشت تا موسم حج رسید و مسلمانان جهان به عنوان حج،گروه گروه و دسته دسته وارد مکه و مهیاى انجام عمل حج مى‏شدند،آن حضرت اطلاع پیدا کرد که جمعى از کسان یزید در زى حجاج وارد مکه شده‏اند و مأموریت دارند با سلاحى که در زیر لباس احرام بسته‏اند آن حضرت را در اثناء عمل حج به قتل رسانند

آن حضرت عمل خود را مخفف ساخته تصمیم به حرکت گرفت و در میان گروه انبوه مردم سرپا ایستاده سخنرانى کوتاهى کرده  حرکت خود را به سوى عراق خبر داد.وى در این سخنرانى کوتاه شهادت خود را گوشزد مى‏نماید و از مسلمانان استمداد مى‏کند که در این هدف یاریش نمایند و خون خود را در راه خدا بذل کنند و فرداى آن روز با خاندان و گروهى از یاران خود رهسپار عراق شد.

امام حسین (علیه السلام) تصمیم قطعى گرفته بود که بیعت نکند و به خوبى مى‏دانست که کشته خواهد شد و نیروى جنگى شگرف و دهشتناک بنى امیه که با فساد عمومى و انحطاط فکرى و بى ارادگى مردم و خاصه اهل عراق تأیید مى‏شد،او را خرد و نابود خواهد کرد.جمعى از معاریف به عنوان خیرخواهى سر راه را بر وى گرفته و خطر این حرکت و نهضت را تذکر دادند،ولى آن حضرت در پاسخ فرمود که من بیعت نمى‏کنم و حکومت ظلم و بیداد را امضا نمى‏نمایم و مى‏دانم که به هر جا روم و در هر جا باشم مرا خواهند کشت و اینکه مکه را ترک مى‏گویم براى رعایت حرمت خانه خداست که با ریختن خون من هتک نشود.

امام حسین (علیه السلام) راه کوفه را پیش گرفت،در اثناى راه که هنوز چند روز راه تا کوفه داشت،خبر یافت که والى یزید در کوفه نماینده امام را با یک نفر از معاریف شهر که طرفدارى جدى بود،کشته و به دستور وى ریسمان به پایشان بسته در کوچه و بازار کوفه کشیده‏اند و شهر و نواحى آن تحت مراقبت شدید در آمده و سپاه بى‏شمار دشمن در انتظار وى بسر مى‏برند و راهى جز کشته شدن در پیش نیست.همینجا بود که امام تصمیم قطعى خود را به کشته شدن بى‏تردید اظهار داشت و به سیر خود ادامه داد.

در هفتاد کیلومترى کوفه (تقریبا) در بیابانى به نام کربلا،آن حضرت و کسانش به محاصره لشگریان یزید در آمدند و هشت روز توقف داشتند که هر روز حلقه محاصره تنگتر و سپاه دشمن افزونتر مى‏شد و بالأخره آن حضرت و خاندان و کسانش با شماره ناچیز،درمیان حلقه‏هاى متشکل از سى‏هزار مرد جنگى قرار گرفتند

در این چند روز امام به تحکیم موضع خود پرداخته یاران خود را تصفیه نمود،شبانه عموم همراهان خود را احضار فرمود در ضمن سخنرانى کوتاهى اظهار داشت که:ما جز مرگ و شهادت در پیش نداریم و اینان با کسى جز من کار ندارند،من بیعت خود را از شما برداشتم هر که بخواهد مى‏تواند از تاریکى شب استفاده نموده جان خود را از این ورطه هولناک برهاند.

پس از آن فرمود چراغها را خاموش کردند و اکثر همراهان که براى مقاصد مادى همراه بودند پراکنده شدند و جز جماعت کمى از شیفتگان حق (نزدیک به چهل تن از یاران امام) و عده‏اى از بنى هاشم کسى نماند.

امام (علیه السلام) بار دیگر بازماندگان را جمع کرده و به مقام آزمایش در آورده در خطابى که به یاران و خویشاوندان هاشمى خود کرد،اظهار داشت که:این دشمنان تنها با من کار دارند،هر یک از شما مى‏تواند از تاریکى شب استفاده کرده از خطر نجات یابد،ولى این بار هر یک از یاران باوفاى امام با بیانهاى مختلف پاسخ دادند که ما هرگز از راه حق که تو پیشواى آنى روى نخواهیم تافت و دست از دامن پاک تو نخواهیم برداشت و تا رمقى در تن و قبضه شمشیر به دست داریم از حریم تو دفاع خواهیم نمود  .

آخر روز نهم ماه محرم،آخرین تکلیف (یا بیعت یا جنگ) ازجانب دشمن به امام رسید و آن حضرت شب را براى عبادت مهلت گرفت و مصمم به جنگ فردا شد .

روز دهم محرم سال 61 هجرى،امام با جمعیت کم خود (روى هم رفته کمتر از نود نفر که چهل نفر ایشان از همراهان سابق امام و سى و چند نفر در شب و روز جنگ از لشکر دشمن به امام پیوسته بودند و ما بقى خویشاوندان هاشمى امام،از فرزندان و برادران و برادرزادگان و خواهرزادگان و عموزادگان بودند) در برابر لشکر بى‏کران دشمن صف آرایى نمودند و جنگ در گرفت.

آن روز از بامداد تا وا پسین جنگیدند و امام (علیه السلام) و سایر جوانان هاشمى و یاران وى تا آخرین نفر شهید شدند (در میان کشته شدگان دو فرزند خردسال امام حسن و یک کودک خردسال و یک فرزند شیرخوار امام حسین را نیز باید شمرد .

لشکر دشمن پس از خاتمه یافتن جنگ،حرمسراى امام را غارت کردند و خیمه و خرگاه را آتش زدند و سرهاى شهدا را بریده،بدنهاى ایشان را لخت کرده،بى اینکه به خاک بسپارند،به زمین انداختند.سپس اهل حرم را که همه زن و دختر بى‏پناه بودند با سرهاى شهدا به سوى کوفه حرکت دادند (در میان اسیران از جنش ذکور تنى چند بیش نبود که از جمله آنان فرزند 22 ساله امام حسین ـ که سخت بیمار بودـ یعنى امام چهارم و دیگر فرزند چهار ساله وى محمد بن على که امام پنجم باشد و دیگر حسن مثنى فرزند امام دوم‏که داماد امام حسین (علیه السلام) بود و در جنگ زخم کارى خورده و در میان کشتگان افتاده بود او را نیز در آخرین رمق یافتند و به شفاعت یکى از سرداران،سر نبریدند و با اسیران به کوفه بردند) و از کوفه نیز به سوى دمشق پیش یزید بردند.

واقعه کربلا و اسیرى زنان و دختران اهل بیت و شهر به شهر گردانیدن ایشان و سخنرانیهایى که دختر امیر المؤمنین (علیه السلام) و امام چهارمـکه جزء اسیران بودندـدر کوفه و شام نمودند بنى امیه را رسوا کرد و تبلیغات چندین ساله معاویه را از کار انداخت و کار به جایى کشید که یزید از عمل مأمورین خود در ملأ عام بیزارى جست و واقعه کربلا عامل مؤثرى بود که با تأثیر مؤجل خود،حکومت بنى امیه را بر انداخت و ریشه شیعه را استوارتر ساخت و از آثار معجل آن،انقلابات و شورشهایى بود که به همراه جنگهاى خونین تا دوازده سال ادامه داشت و از کسانى که در قتل امام شرکت جسته بودند،حتى یک نفر از دست انتقام نجستند .

کسى که در تاریخ حیات امام حسین (علیه السلام) و یزید و اوضاع و احوال که آن روز حکومت مى‏کرد،دقیق شود و در این بخش از تاریخ کنجکاوى نماید،شک نمى‏کند که آن روز در برابر امام حسین (علیه السلام) یک راه بیشتر نبود و آن همان کشته شدن بود و بیعت یزید که نتیجه‏اى جز پایمال کردن علنى اسلام نداشت،براى امام مقدور نبود،زیرا یزید با اینکه احترامى براى آیین اسلام و مقررات آن قائل نبود و بند و بارى نداشت،به پایمال کردن مقدسات و قوانین اسلامى بى‏باکانه تظاهر نیز مى‏کرد.ولى گذشتگان وى اگر با مقررات دینى مخالفت مى‏کردند،آنچه مى‏کردند در لفافه دین مى‏کردند و صورت دین را محترم شمرده با یارى پیغمبر اکرم صلى الله علیه و آله و سلم و سایر مقامات دینى که مردم براى ایشان معتقد بودند،افتخار مى‏نمودند .

منبع: http://www.imamalinet.net/k/shieh/index.htm(شیعه در اسلام نوشته علامه طباطبایی)



مریم محمدی ::: جمعه 86/11/5::: ساعت 12:0 عصر


 

زیارت عاشورا در سایه قرآن                        

                              

یکی از اصولی که قرآن بر آن اصرار دارد، عشق به خوبان و خوبی ها و تنفر از

بدان و بدی هاست .
قرآن می فرماید: از ابراهیم بیاموز که چگونه از عموی منحرف خود اظهار بیزاری کرد; (فلمّا تبیّن له انّه عدوّللّله تبرءّ منه ان ّ ابراهیم لاوّاه حلیم )  آن گاه که برای ابراهیم آشکار شد که او دشمن خداست از او بیزاری جست ، با آنکه ابراهیم بسیار دلسوز و بردبار است پیامبر (ص ) مأمور است که به مشرکان بگوید: (انّنی بری ممّا تشرکون )  من از آنچه شما شریک خدا قرار می دهید، بیزارم .
سوره ی برائت نشان گر آن است که تنها علاقه به خوبی ها کافی نیست ، بلکه باید با بیان و فریاد، گفتن و نوشتن ، نامه و ناله و اشک و عمل ، از بدیها بیزاری جست و نسبت به آنها ابراز تنفر کرد.
هر سال میلیون ها مسلمان در سرزمین منی ؤ در کنار خانه ی خدا به پیروی از ابراهیم (ع) در سه روز پشت سر هم به سوی نماد شیطان ، 49 سنگ پرتاب کرده و از شیطان و شیطان نماها برائت می جویند.
جالب آنکه بعد از پرتاب سنگ ها به سوی شیطان ، حاجیان این دعا را می خوانند: ((خدایا حج من را قبول کن )) که این رمز آن است که قبولی حج با طرد شیطان و شیطان ها همراه است .
ناگفته پیداست که شیطان در هر زمان به شکل و صورتی است ، چنانکه امام راحل (ره ) فرمود: آمریکا شیطان بزرگ است .
در زیارت عاشورا به امام حسین (ع) و یارانش صد مرتبه سلام می دهیم و در مقابل به دشمنان او که دشمنان دین و خدایند، صد بار لعنت می کنیم .
تکرار پرتاب سنگ در سرزمین منی ؤ به شیطان و تکرار لعنت در زیارت عاشورا، نشان دهنده ی آن است که باید با محبّت خوبان و بغض دشمنان خو بگیریم و خو گرفتن در اثر تکرار است .
حضرت علی (ع) متولّد کعبه و خانه زاد خداست ، خداوند می فرماید: به دور کعبه بچرخید تا در طواف خانه خدا عشق علی و فکر و راه او در جان شما جای گیرد. انسان بی عشق و تنفّر، همانند حیوانی است که فقط نفس می کشد.
در هر شبانه روز ده مرتبه از خداوند می خواهیم که ما را در راه اولیای خود ثابت قدم بدارد; (اهدنا الصراط المستقیم صراط الّذین انعمت علیهم ) و از راه منحرفان و غضب شدگان بیزاری می جوییم (غیر المغضوب علیهم و لا الضّالّین ) سنگ کعبه را می بوسیم ، ولی از سنگ جمرات با پرتاب سنگریزه ها به آن ، ابراز نفرت می کنیم .
روز عرفه به عشق حسین (ع) و دعای او اشک می ریزیم ، ولی فردای آن در عید قربان ، کارد بدست خون می ریزیم و قربانی می کنیم . با یک دست دعا و با دست دیگر سلاح .
آری مسلمانان باید در تمام شئون زندگی اینگونه باشند.
امام جمعه ی مسلمین بر لبش فرمان تقوی و در چشمش اشک و بر دستش سلام و گام هایش استوار در قیام است ، فکرش آگاه به آفاق و ذهنش انباشته از علم است . واین معنای جامعیّت نمایندگان مکتبی و علما و خطبا در اسلام است .
اگر به امام حسین (ع) سلام می گوییم ، از قرآن آموخته ایم که به پیام آوران آسمانی و رهروان الهی سلام می گوید: (سلام علی نوح فی العالمین )  ، (سلام علی ابراهیم )  ، (سلام علی موسی و هارون )  ، (سلام علی آل یاسین )  .
اگر به پیامبر (ص ) صلوات می فرستیم ، از قرآن یاد گرفته ایم که می فرماید: (ان ّاللّله و ملائکته یصلون علی النّبی )  خداوند و فرشتگان بر پیامبر درود می فرستند و اگر ما بر بنی امیه و غاصبان حکومت حق ّ و تبهکاران تاریخ بشریّت ، لعن و نفرین می کنیم ، باز از قرآن آموخته ایم که می فرماید: (ان ّالّلذین یؤذون اللّه و رسوله لعنهم اللّه فی الدنیا و الاخره)  آنان که خدا و پیامبرش را اذیّت می کنند، خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعنت می کند.
ما نفرین و لعن به دشمنان خدا را از انبیا یاد گرفته ایم ; (لعن الّذین کفروا من بنی اسرائیل علی لسان داود و عیسی بن مریم )  .
کافران بر زبان داوود و عیسی بن مریم لعن شده اند.
ما نفرین را از سیره ی پیامبر اسلام آموخته ایم که در ماجرای مباهله فرمودند: (ثم ّ نبتهل فنجعل لعنه اللّه علی الکاذبین )  ما با هم مباهله می کنیم و لعنت خدا را برای دروغگویان قرار می دهیم .
بعضی از مجرمان را نه تنها خدا و پیامبران لعن و نفرین می کنند، بلکه تمام موجودات با شعور هستی نیز آنان را دائما لعنت می کنند. (اولئک یلعهنم اللّه و یلعنهم اللاعنون )  .
کوتاه سخن آنکه سلام و نفرین ما در تمام زیارت ها به خصوص زیارت عاشورا، برخاسته از فرهنگ و روح قرآن است.

 منبع: www.gharaati.net

 

 

 



مریم محمدی ::: پنج شنبه 86/11/4::: ساعت 11:0 صبح


 

 

                                

یاد تمام محرم هایی که گذشت می افتم. اما چه فایده... کدومش را برای خود امام حسین(ع) عزاداری کردیم؟

یه جایی شنیدم که می گفتن هرکی برای امام حسین(ع) گریه کنه جاش تو بهشته...

کدوم از ما تا به حال برای خود امام حسین گریه کردیم؟؟؟ چرا باید خودمان را گول بزنیم؟؟؟ بیشتر آدمها در مجلس امام حسین(ع) برای مشکلات و بدبختی های خودشون گریه می کنند... تازه وقتی از مجلس بیرون می یان هر کی چشماش بیشتر قرمز باشه که دیگه جای خودشو وسط بهشت می بینه...

روز عرفه با خواهرم دعای عرفه رفتیم. باورتان نمی شود وقتی مداح بسم الله را گفت همه گریه کردند به نظرتان برای چه کسی گریه کردند خودشان یا امام حسین(ع)...

البته مردم حق دارن چون بعضی از مداح ها آن قدر قصه تکراری تعریف می کنند که همه از حفظ هستند...

می دانید چرا می گم قصه تکراری؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چون موضوع به این مهمی را آنقدر بد بیان می کنند که بیشتر شبیه قصه است.

چند تا از موضوع ها را با هم مرور می کنیم. تشنه بودن امام حسین(ع) و یارانشان... ولی نمی گن امام(ع) برای چی تشنه موندند در حالیکه در نزدیکی آنها نهر آب بود... 

دیشب یه فیلم تلویزیون نشان داد بازیگری وقتی آب خورد گفت لعنت بر هر چی یزیده... خیلی از جمله اش خوشم اومد . چون ما هنوزم خیلی یزید داریم اما موقعیت نشان دادن خودشان را ندارند.

 تمام مواردی که ما می دانیم و به خاطرش گریه می کنیم پوسته ظاهری واقعه کربلا است. درست است که نشانگر مظلومیت امام حسین(ع) است اما تا به حال فکر کرده اید چرا امام حسین(ع) به کربلا رفت...

همیشه یک سوال ذهن مرا سخت مشغول می کند ... اگر ما آن زمان بودیم کدام طرفی بودیم... خیلی از ما مانند مردم آن زمان بی طرف بودیم که این خیلی بد است چون باز هم یار امام(ع) نبودیم(البته بماند که خیلی ها در لشکر یزید بودیم)........ امام حسین(ع) به یار وفادار نیاز دارد حتی در این زمان... بهتر نیست امسال بیشتر به خود قیام امام حسین(ع) فکر کنیم؟

با مزه ترین قسمت عزاداری ما ایرانی ها اگه گفتید کجاست؟؟

ظهر عاشورا ... وقت اذان ظهر همه نمازها را می خوانند و ناهار نذری می گیرند و می روند در خانه هایشان روز واقعه می بینند و ناهار می خورند وسپس می خوابند. دقیقا زمانی که واقعه تلخ کربلا به وقوع می پیوندد اکثر مردم در خواب ناز هستند...(دقیقا مانند زمان امام حسین(ع)) انگار مردم منتظر هستند امام حسین(ع) شهید بشوند و با خیال آسوده بخوابند. در حالی که امام حسین(ع) تا اذان ظهر را مطمئناً زنده بودند چون نماز ظهر را خواندند. پس واقعه کربلا در حدود عصر اتفاق افتاده...

یادمان باشد که امام حسین(ع) در این زمان هم خیلی مظلوم واقع شدند....



مریم محمدی ::: چهارشنبه 86/11/3::: ساعت 10:52 صبح

<   <<   6   7